در این شماره از مجموعه مقالات «آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟» با یکدیگر انیمه وایولت اورگاردن، سگ ولگرد کوروساوا و کمدی درام تونی اردمن را به تماشا خواهیم نشست. با این مقاله همراه زومجی باشید.
در این شماره از مجموعه مقالات «آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟» در ابتدا بهسراغ انیمهای ملودرام و عاشقانه خواهیم رفت. اثری که پر از احساسات است و نمیتوانید در مقابل حس تلخ و شیرینی که بهتان میدهد مقاومت کنید. بعد از آن اثری متفاوت و جذاب از کوروساوا کارگردان مولف ژاپنی را به تماشا خواهیم نشست. فیلمی مهم که تاثیر بسزایی روی مسیر فیلمسازی تاریخ سینمای ژاپن داشت. و در انتها فیلمی جذاب و کمدی را از سینمای آلمان خواهیم دید، اثری چند لایه که بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای چند سال اخیر انتخاب شد.
فهرست مطالب
انیمه وایولت اورگاردن
انیمه Violet Evergarden
- کارگردان: تایچی ایشیداته
- سال انتشار: ۲۰۲۰
خلاصه داستان: در زمانی که هنوز تلفنها به معنای امروزی جایگاهی در میان مردم پیدا نکرده بودند، شرکتی پستی برای مشتریان خود نامههای احساسی مینویسد.
وایولت اورگاردن، انیمهای عاشقانه است که نهایتا به درامی انسانی و ضدجنگ میرسد. این اثر دربارهی شخصیتی بهنام وایولت اورگاردن است که در دوران جنگ توسط سرهنگی بنام گیلبرت محافظت میشود. سالها میگذرد و حالا ویولت که تبدیل به زنی جوان شده است برای شرکتی پستی نامه مینویسد و بهدنبال گیلبرت میگردد. همه بر این تصورند که سرهنگ جاناش را از دست داده است اما وایولت چنین فکری ندارد و حاضر نیست که نجاتدهندهی دوران کودکیاش را فراموش کند. او همهی احساس و توجهاش را روی خاطرات جنگ و سرهنگ معطوف کرده و به آینده امیدوار است.
اورگاردن روایتی تلخ و شیرین دارد و به ابعاد مختلفی از زندگی آدمها میپردازد. در این انیمه جنگ تمام شده است اما زخم سالهای خون و آتش هنوز نیز روی بدن و روان آدمهای این قصه وجود دارد. از جزیرهای کوچک که همهی مرداناش به جنگ رفتند و دیگر بازنگشتند تا وایولتی که مجبور است دستانی آهنی را تحمل کند. اما از همهی اینها بدتر ترومایی است که گیلبرت را رها نمیکند. شخصیتی که بخاطر فشار جنگ و عذاب وجدان در جائی دورافتاده خود را قائم کرده است و حاضر نیست هیچ فردی از زندگی گذشتهی خودش را ببیند.
این انیمه ملودرامی عمیقا تاثیرگذار است. اورگاردن احساسات تماشاگرش را نشانه میگیرد و دربارهی زندگی و مرگ حرف میزند. احساسات از دیدگاه این اثر چیزهایی هستند که هرچه زودتر باید بروز داده شوند وگرنه زمانی میرسد که دیگر خیلی دیر شده است. اورگاردن داستانی دربارهی سفر قهرمانی شخصیتهایش است. کارکترهایی که باید یاد بگیرند، خود را تسکین دهند و باعث التیام زخمهایشان شوند. در سال ۲۰۱۵ داستانی ژاپنی بههمین نام و در سبک لایت ناول (Light Novel) انتشار یافت. در سال ۲۰۱۸، انیمهای سریالی با اقتباس از این داستان تولید شد که این انیمه دنبالهای بر این سریال است. وایولت اورگاردن هم برای کسانی است که سریال را ندیدهاند و هم دیدهاند اما اگر از این اثر سینمایی خوشتان آمد، حتما سریالاش را نیز ببینید.
فیلم سگ ولگرد
فیلم Stray Dog
- کارگردان: آکیرا کوروسساوا
- بازیگران: توشیرو میفونه، تاکاشی شیمورا
- سال انتشار: ۱۹۴۹
خلاصه داستان: موراکامی کارگاه پلیس اسلحه خود را گم میکند و برای پیدا کردناش به بازار سیاه میرود.
کوروساوا فیلمسازی مولف و با استعداد بود که به همهی لایههای سینمایی و ژانرهای آن اجحاف کامل داشت. او علاوه بر ساخت آثار سامورایی، به ژانر پلیسی و جنایی نیز سرک کشیده بود که حاصلاش شد فیلمهای بزرگی مثل سگ ولگرد. منتقدان این فیلم را مقدمهای بر شروع ژانر پلیسی در ژاپن میدانند. اثری که قواعد جدیدی را در سینمای این کشور پایهگذاری کرد و باعث شد تا کارگردانان بسیاری بهسمت این نوع از فیلمها رو بیاورند. سگ ولگرد مانند آثار غیرسامورایی این کارگردان به ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم میپردازد. زمانی که این کشور بواسطهی هجوم آمریکا از نظر اقتصادی و اجتماعی تبدیل به یک ویرانه شده بود.
این فیلم باز نیز یکی از المانهای موردعلاقهی کوروساوا یعنی استفاده از ظرفیتهای آبوهوایی را همراه خود دارد. کوروساوا از گرما و تابستان برای روایت درام خود بهره میگیرد تا حس خفگی و ناراحتی را بهتر بتواند به مخاطب خود انتقال دهد. سگ ولگرد ترکیبی از سینمای نئورئالیسم ایتالیا و نوآرهای آمریکایی است اثری که با وجود جذابیتهای فراوانش خود کوروساوا را چندان راضی نکرد و تا سالهای زیادی نیز او از ساختش احساس پشیمانی میکرد. برای کوروساوا استفاده از ظرفیتهای محتوایی ارجحیت خاصی نسبت به تکنیک داشت، بههمین دلیل او حس میکرد که این فیلم بدلیل قرار گرفتن در ژانر، جهانبینی مضمونی چندانی همراه خود ندارد.
کوروساوا برای فیلمنامهی سگ ولگرد از شهر برهنه ژول داسین نوشته ژرژ سیمون الهام گرفته بود. او در طی چند مصاحبه اعلام کرد که مشکلات فراوانی را برای ژاپنی کردن حالوهوای شهر برهنه از سر کرده است. داستان فیلم از این قرار است که یک کاراگاه تازه ترفیع گرفته اسلحهاش را گم میکند. او برای پیدا کردن تفنگ خود به بازار دلالها میرود، جائی که با شبکهی پیچیدهای از اوباش روبهرو میشود.
فیلم تونی اردمن
فیلم Toni Erdmann
- کارگردان: مارن آد
- بازیگران: ساندرا هولر
- سال انتشار: ۲۰۱۶
خلاصه داستان: مردی تصمیم میگیرد تا به دیدار دخترش برود و رابطهاش را با او ترمیم کند.
تونی اردمن درامی کمدی و آلمانی است که در جشنواره کن برای تصاحب نخل طلای این فستیوال بهنمایش درآمد. فیلم از سوی بسیاری از منتقدان بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای سال ۲۰۱۶، معرفی شد و آنها کارگردانی و بازیهایش را ستودند. تونی اردمن همچنین بهعنوان نماینده آلمان در لیست نهایی هشتادونهمین دوره جوایز فیلم اسکار جای گرفت که درنهایت جایزه اصلی را به فیلم فروشنده باخت. داستان از این قرار است که وینفرید بعد از مرگ سگاش تصمیم میگیرد تا به دیدار دخترش وینس در بخارست برود. اما وینس به شدت درگیر کارش است و وینفرید برای نزدیک شدن به او مجبور است تا تصمیماتی عجیب بگیرد.
مارن آد شخصیت وینفرید را براساس ویژگیهای شخصیتی پدرش نوشته است. او در مصاحبهای اعلام کرده بود که همیشه دلش میخواسته است تا در دنیای سینما کارکتری شبیه پدر خود را خلق کند، چراکه او پتانسیلهای دراماتیکی بسیاری دارد. تونی اردمن از دید خود کارگردان در دو دستهی متفاوت سینمایی قرار میگیرد، درام و کمدی. چراکه وینفرید برای اینس کمدی بازی میکند اما این کارکتر همهی اینها را از روی ناامیدی انجام میدهد. استفاده از ظرفیتهای کمدی در این فیلم چالش بسیار بزرگی بوده که گروه کارگردانی را تا زمان تدوین درگیر خودش میکند.
تونی اردمن روایتی جذاب و پیچیده از یک دیدار دوباره است. کمدی در این فیلم به معنای واقعی بسیار خوب کار میکند و باعث میشود که زیرلایههای روحی و روانی پیرنگ خود را بهدرستی نشان دهند. فیلم علاوه بر ایدههای خانوادگی و روانشناسانهی خود وارد مضامین اقتصادی نیز میشود. اثری که میداند چگونه مضامین مختلف را به یکدیگر ربط دهد.
در این شماره از مجموعه مقالات «آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟» با یکدیگر انیمه وایولت اورگاردن، سگ ولگرد کوروساوا و کمدی درام تونی اردمن را به تماشا خواهیم نشست. با این مقاله همراه زومجی باشید.
در این شماره از مجموعه مقالات «آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟» در ابتدا بهسراغ انیمهای ملودرام و عاشقانه خواهیم رفت. اثری که پر از احساسات است و نمیتوانید در مقابل حس تلخ و شیرینی که بهتان میدهد مقاومت کنید. بعد از آن اثری متفاوت و جذاب از کوروساوا کارگردان مولف ژاپنی را به تماشا خواهیم نشست. فیلمی مهم که تاثیر بسزایی روی مسیر فیلمسازی تاریخ سینمای ژاپن داشت. و در انتها فیلمی جذاب و کمدی را از سینمای آلمان خواهیم دید، اثری چند لایه که بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای چند سال اخیر انتخاب شد.
انیمه وایولت اورگاردن
انیمه Violet Evergarden
- کارگردان: تایچی ایشیداته
- سال انتشار: ۲۰۲۰
خلاصه داستان: در زمانی که هنوز تلفنها به معنای امروزی جایگاهی در میان مردم پیدا نکرده بودند، شرکتی پستی برای مشتریان خود نامههای احساسی مینویسد.
وایولت اورگاردن، انیمهای عاشقانه است که نهایتا به درامی انسانی و ضدجنگ میرسد. این اثر دربارهی شخصیتی بهنام وایولت اورگاردن است که در دوران جنگ توسط سرهنگی بنام گیلبرت محافظت میشود. سالها میگذرد و حالا ویولت که تبدیل به زنی جوان شده است برای شرکتی پستی نامه مینویسد و بهدنبال گیلبرت میگردد. همه بر این تصورند که سرهنگ جاناش را از دست داده است اما وایولت چنین فکری ندارد و حاضر نیست که نجاتدهندهی دوران کودکیاش را فراموش کند. او همهی احساس و توجهاش را روی خاطرات جنگ و سرهنگ معطوف کرده و به آینده امیدوار است.
اورگاردن روایتی تلخ و شیرین دارد و به ابعاد مختلفی از زندگی آدمها میپردازد. در این انیمه جنگ تمام شده است اما زخم سالهای خون و آتش هنوز نیز روی بدن و روان آدمهای این قصه وجود دارد. از جزیرهای کوچک که همهی مرداناش به جنگ رفتند و دیگر بازنگشتند تا وایولتی که مجبور است دستانی آهنی را تحمل کند. اما از همهی اینها بدتر ترومایی است که گیلبرت را رها نمیکند. شخصیتی که بخاطر فشار جنگ و عذاب وجدان در جائی دورافتاده خود را قائم کرده است و حاضر نیست هیچ فردی از زندگی گذشتهی خودش را ببیند.
این انیمه ملودرامی عمیقا تاثیرگذار است. اورگاردن احساسات تماشاگرش را نشانه میگیرد و دربارهی زندگی و مرگ حرف میزند. احساسات از دیدگاه این اثر چیزهایی هستند که هرچه زودتر باید بروز داده شوند وگرنه زمانی میرسد که دیگر خیلی دیر شده است. اورگاردن داستانی دربارهی سفر قهرمانی شخصیتهایش است. کارکترهایی که باید یاد بگیرند، خود را تسکین دهند و باعث التیام زخمهایشان شوند. در سال ۲۰۱۵ داستانی ژاپنی بههمین نام و در سبک لایت ناول (Light Novel) انتشار یافت. در سال ۲۰۱۸، انیمهای سریالی با اقتباس از این داستان تولید شد که این انیمه دنبالهای بر این سریال است. وایولت اورگاردن هم برای کسانی است که سریال را ندیدهاند و هم دیدهاند اما اگر از این اثر سینمایی خوشتان آمد، حتما سریالاش را نیز ببینید.
فیلم سگ ولگرد
فیلم Stray Dog
- کارگردان: آکیرا کوروسساوا
- بازیگران: توشیرو میفونه، تاکاشی شیمورا
- سال انتشار: ۱۹۴۹
خلاصه داستان: موراکامی کارگاه پلیس اسلحه خود را گم میکند و برای پیدا کردناش به بازار سیاه میرود.
کوروساوا فیلمسازی مولف و با استعداد بود که به همهی لایههای سینمایی و ژانرهای آن اجحاف کامل داشت. او علاوه بر ساخت آثار سامورایی، به ژانر پلیسی و جنایی نیز سرک کشیده بود که حاصلاش شد فیلمهای بزرگی مثل سگ ولگرد. منتقدان این فیلم را مقدمهای بر شروع ژانر پلیسی در ژاپن میدانند. اثری که قواعد جدیدی را در سینمای این کشور پایهگذاری کرد و باعث شد تا کارگردانان بسیاری بهسمت این نوع از فیلمها رو بیاورند. سگ ولگرد مانند آثار غیرسامورایی این کارگردان به ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم میپردازد. زمانی که این کشور بواسطهی هجوم آمریکا از نظر اقتصادی و اجتماعی تبدیل به یک ویرانه شده بود.
این فیلم باز نیز یکی از المانهای موردعلاقهی کوروساوا یعنی استفاده از ظرفیتهای آبوهوایی را همراه خود دارد. کوروساوا از گرما و تابستان برای روایت درام خود بهره میگیرد تا حس خفگی و ناراحتی را بهتر بتواند به مخاطب خود انتقال دهد. سگ ولگرد ترکیبی از سینمای نئورئالیسم ایتالیا و نوآرهای آمریکایی است اثری که با وجود جذابیتهای فراوانش خود کوروساوا را چندان راضی نکرد و تا سالهای زیادی نیز او از ساختش احساس پشیمانی میکرد. برای کوروساوا استفاده از ظرفیتهای محتوایی ارجحیت خاصی نسبت به تکنیک داشت، بههمین دلیل او حس میکرد که این فیلم بدلیل قرار گرفتن در ژانر، جهانبینی مضمونی چندانی همراه خود ندارد.
کوروساوا برای فیلمنامهی سگ ولگرد از شهر برهنه ژول داسین نوشته ژرژ سیمون الهام گرفته بود. او در طی چند مصاحبه اعلام کرد که مشکلات فراوانی را برای ژاپنی کردن حالوهوای شهر برهنه از سر کرده است. داستان فیلم از این قرار است که یک کاراگاه تازه ترفیع گرفته اسلحهاش را گم میکند. او برای پیدا کردن تفنگ خود به بازار دلالها میرود، جائی که با شبکهی پیچیدهای از اوباش روبهرو میشود.
فیلم تونی اردمن
فیلم Toni Erdmann
- کارگردان: مارن آد
- بازیگران: ساندرا هولر
- سال انتشار: ۲۰۱۶
خلاصه داستان: مردی تصمیم میگیرد تا به دیدار دخترش برود و رابطهاش را با او ترمیم کند.
تونی اردمن درامی کمدی و آلمانی است که در جشنواره کن برای تصاحب نخل طلای این فستیوال بهنمایش درآمد. فیلم از سوی بسیاری از منتقدان بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای سال ۲۰۱۶، معرفی شد و آنها کارگردانی و بازیهایش را ستودند. تونی اردمن همچنین بهعنوان نماینده آلمان در لیست نهایی هشتادونهمین دوره جوایز فیلم اسکار جای گرفت که درنهایت جایزه اصلی را به فیلم فروشنده باخت. داستان از این قرار است که وینفرید بعد از مرگ سگاش تصمیم میگیرد تا به دیدار دخترش وینس در بخارست برود. اما وینس به شدت درگیر کارش است و وینفرید برای نزدیک شدن به او مجبور است تا تصمیماتی عجیب بگیرد.
مارن آد شخصیت وینفرید را براساس ویژگیهای شخصیتی پدرش نوشته است. او در مصاحبهای اعلام کرده بود که همیشه دلش میخواسته است تا در دنیای سینما کارکتری شبیه پدر خود را خلق کند، چراکه او پتانسیلهای دراماتیکی بسیاری دارد. تونی اردمن از دید خود کارگردان در دو دستهی متفاوت سینمایی قرار میگیرد، درام و کمدی. چراکه وینفرید برای اینس کمدی بازی میکند اما این کارکتر همهی اینها را از روی ناامیدی انجام میدهد. استفاده از ظرفیتهای کمدی در این فیلم چالش بسیار بزرگی بوده که گروه کارگردانی را تا زمان تدوین درگیر خودش میکند.
تونی اردمن روایتی جذاب و پیچیده از یک دیدار دوباره است. کمدی در این فیلم به معنای واقعی بسیار خوب کار میکند و باعث میشود که زیرلایههای روحی و روانی پیرنگ خود را بهدرستی نشان دهند. فیلم علاوه بر ایدههای خانوادگی و روانشناسانهی خود وارد مضامین اقتصادی نیز میشود. اثری که میداند چگونه مضامین مختلف را به یکدیگر ربط دهد.
نظرات کاربران